Benutzer:KarimSadegh
قریش نتوانست به آزار من دست یابد تا اینکه ابوطالب از دنیا رفت، از این رو، حضرت به قصد استمداد از قبائل عرب، از مکه بیمناک و ترسان خارج شد. ابن ابی الحدید گزارش می دهد که وقتی ابوطالب از دنیا رفت، به پیامبر خدا ص وحی شد: از مکه خارج شو، چون یار و یاورت از دنیا رفت. انتظار از آن دسته از نسل های اسلامی که در سایه پرچم اسلام به دنیا آمدند و از لذت ایمان بهره مند شدند و از نور قرآن روشنی جستند، این بود که حق هر حق داری را به او عطا کنند. باید مسلمانانی که در صف اول مجاهدان شجاع هستند مراعات می شد و ایثارها و نیکی های خالصانه آنها و تلاش ها و کوشش های پسندیده و قابل تقدیر آنها، در راه تثبیت پایه های دین و حفظ دین از مکر و فریب حیله گران و تجاوز تجاوزکاران حفظ می گردید. باید برای این شخصیت، محبت و تقدیر و تشکر ویژه ای به اندازه عطای هنگفت و متناسب نقش اساسی وی در حفظ و حمایت و تلاش بی وقفه او در دفاع از اسلام و پیامبر با عظمتش اختصاص یابد. لیکن برخی از مسلمانان – علیرغم همه اخباری که درباره تلاش شدید و مجاهدات بی نظیر سید البطحاء آمده و کتاب های سیره را پر کرده است – معتقدند که ابوطالب به اندازه چشم بر هم زدنی اسلامی نیاورده و با کفر به دین خدا و انکار رسالت و کتاب نازل شده و انکار پیامبر مرسل، همان ور که قومش اعتقاد داشتند از دنیا رفته است. ابن ابی الحدید معتزلی می گوید: مردم در ایمان ابوطالب اختلاف دارند. امامیه و اکثر زیدیه می گویند: از دنیا نرفت مگر در حال اسلام. اساتید معتزلی ما هم، مانند ابوالقاسم بلخی و ابوجعفر اسکافی و دیگران همین عقیده را دارند. اکثر اهل حدیث و همه اساتید بصری ما و دیگران می گویند: او بر دین قومش از دنیا رفته است. با وجود آن که ما در این مقدمه مجالی برای وارد شدن در عمق بحث پیرامون این موضوع گسترده را نداریم، لیکن چاره ای نداریم جز آن که اندکی توقف کنیم و مهمترین ادله طرفین را در این موضوع، هر چند به اختصار عرضه کنیم تا حق بحث ادا شود و امانت و راستی در تتبع و توجه به جوانب بحث به همه آنچه به موضوع بحث ارتباط دارد و بر عهده محققان است مراعات گردد. قائلین به ایمان ابوطالب به احادیثی چند و برداشت هایی از آنها استدلال کرده اند از جمله: 1-ابن اسحاق روایت کرده است که چون مرگ ابوطالب نزدیک شد، عباس دید او لب های خود را تکان می دهد. گوشش را نزدیک لب هایش برد و سپس به پیامبر ص عرضه داشت ای برادرزاده! به خدا سوگند برادرم همان کلمه ای را که دستور دادی بگوید گفت (مقصودش شهادتین بود). رسول خدا ص فرمود: نشنیدم. و از علی ص روایت شده که فرمود: ابوطالب از دنیا نرفت تا آنکه رضایت قلبی خود را به رسول خدا عطا کرد. 2-از علی ع روایت شده که فرمود: مرگ ابوطالب را به رسول خدا ص خبر دادم. حضرت گریست. سپس فرمود: برو او را غسل بده و کفن کن و او را بپوشان. خدا او را مورد آمرزش و رحمت خود قرار دهد. علی ع فرمود: من این کارها را انجام دادم. و آنگاه رسول خدا ص شروع به طلب آمرزش برای او نمودند.